کعبه حضور کتاب «کعبه حضور» توسط محمد لک علی آبادی نگارش و انتشارات هنارس آن را منتشر کرده است. مجموعه کتابهای «طریق عرفان» به شرح سیره عملی علمای اسلام می پردازد . کتاب «کعبه حضور» دومین کتاب از این مجموعه نفیس است که به شرح حال آیت الله انصاری همدانی (ره)پرداخته است. شاید مجموعه های زیادی در این زمینه کار کرده باشند و کتاب های بیشماری را در مورد علما بخوانید، اما دقت و نگاه ریزبینانه مولفین این کتاب، ظرائفی تازه و نگاهی نو را به شما منتقل خواهد کرد.

فروشنده هنارس
  • رده سنی بزرگسال
  • شابک 978-600-8736-98-4
  • تعداد جلد 1
  • موضوع اخلاقی تربیتی
  • ناشر هنارس
  • نویسنده محمد لک علی آبادی
  • تعداد صفحه 160
  • قطع رقعی
  • نوع صحافی شومیز

محصولات مشابه

در حال بارگذاری ...

نقد و بررسی اجمالی

 

کتاب «کعبه حضور» دارای فصل­ها و بخش­های زیر است:

مروری بر حالات توحیدی آیت الله انصاری (ره)

مروری بر حالات توحیدی آیت الله نجابت (ره)

مروری بر خاطرات و حالات حاج اسماعیل دولابی (ره)

مقامات توحیدی در حالات و بیان آیت الله دستغیب (ره)

حلمات و مطالب علامه طهرانی (ره) در باب توحید

 

 

 

 

بخش­هایی از این کتاب را می­خوانیم:

 

استاد بزرگ اخلاق آقای میرزا اسماعیل دولابی پیش از وفات برای زندگی مومنانه 15 دستورالعمل را ذکر می‌کند که به ترتیب در ذیل آورده شده است:

 

1. هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.

 

2.زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.

 

3.اگر غلام خانه‌زادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.

 

4. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.

 

5.موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود:یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.

 

6.اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.

 

7.تربت، دفع بلا می‌کند و همه ی تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت می‌شود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور می‌کند.

 

8.هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصه‌دار که می‌شوید، گویا بدنتان چین می‌خورد و استغفار که می‌کنید، این چین ها باز می شود.

 

9. تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی وخدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحمانی و . کار محبت همین است.

 

10.با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.

 

11.خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم.

 

12. لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راست ی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود.

 

13.ازهر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دهه‌ی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله

 

14.دل های مؤمنین که به هم وصل می‌شود، آب کُر است. وقتی به علــی علیه السّلام متّصل شد، به دریا وصل شده استشخصِ تنها ، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود ، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود ، بلکه متنجس را هم پاک می کند.”

 

15.هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در “الا”، تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه “الله”را بگو همه ی دلت را تصرف کند.

 

رزق از منظر حاج اسماعیل دولابی

حتی یک ساعت به فکر رزقت نباش، به دنبال کسب و کار هم که می‌روی، بدان که در رزق، فاعل تام، خدای متعال است، ان الله هوالرزاق ذوالقوة المتین: هر آینه، خداوند همان روزی دهنده نیرومند و محکم کار است.

عقیق:رزق، مقدر و مقسوم است و رزاق خداست، رزقمان هنر ما نیست و حرص و تقلای ما آن را زیاد نخواهد کرد.

 

حتی یک ساعت به فکر رزقت نباش، به دنبال کسب و کار هم که می‌روی، بدان که در رزق، فاعل تام، خدای متعال است، ان الله هوالرزاق ذوالقوة المتین: هر آینه، خداوند همان روزی دهنده نیرومند و محکم کار است.

 

رزق دو گونه است

رزق دو گونه است، یکی آن که تو را طلب می‌کند و یکی آن که تو در طلب او هستی و عاقبت به تو نمی‌رسد، جز آن چه در طلب توست. رزق روحی هم همین طور است.

 

امور دنیوی خود را به خدا واگذار کن

اگر امور دنیوی خود را به خدا واگذار کنی، امور اخروی را نیز خدا تأمین خواهد کرد، اما اگر بخواهیم امور دنیایی خود را با تقلای خودمان تأمین کنیم، ضمن این که چون رزق مقدر و مقسوم است، تقلای بیهوده و بی ثمری است، آخرتمان را هم تباه کرده‌ایم.

 

نگران آینده نباش

تا به حال آنچه رزقت بوده، مصرف کرده‌ای و آنچه رزقت نبوده، به تو نرسیده است. حتی آنچه را از راه حرام تهیه کردی و خوردی، حرص و تقلایت آن را نجس کرد، و الّا اگر صابر بودی، همان رزق از راه حلال، همان وقت به دستت می‌رسید. پس زاهد حقیقی تو هستی، چون ذره‌ای بیش از رزق خود نخورده‌ای. از این به بعد هم همین طور خواهد بود، پس نه نسبت به گذشته غصه داشته باش و نه نگران آینده باش.

هر چیزی که به تو نرسیده، بدان که از اول مال تو نبوده است.

 

خدا مقدر کرده است

خدا قبل از عالم تشریع، رزقی را برای بنده‌ای مثلاً در روز ماه رمضان بریده است. حالا او در روز ماه رمضان فراموش می‌کند که روزه است و آن غذا را می‌خورد، بعداً یادش می‌افتد که روزه بوده است. نه روزه‌اش باطل است و نه قضا دارد. این خدا بود که این فراموشی را بر او مسلط کرد تا رزقی را که برای او مقدر کرده بود، به او بخوراند. حضرت رضا(ع) می‌فرمایند: {وقتی خداوند امری را اراده کند، عقل عبد را می‌گیرد و آن کار را به دست او جاری می‌کند، بعد عقلش را به او باز می‌گرداند.} بسیاری از خیراتی که خدا به ما رسانده، این‌گونه بوده است و الّا اگر به عقل خودمان بود، آن کار را نمی‌کردیم.

 

برای روزی فردایمان نگران نباشیم

اگر غلام خانه زادی پس از سال‌ها بر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه‌دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن، صاحبش را اذیت می‌کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.

 

دوست اهل بیت

دوست اهل بیت(ع) دست به دهان است، چیزی گیرش آمد، به قدر نیاز می‌خورد و بقیه را می‌بخشد، چیزی ذخیره نمی‌کند.

 

 

خدا روزی می‌دهد

 

{ان الله یرزق من یشاء به غیر حساب} همانا خداوند، هرکس را که بخواهد بی حساب روزی می‌دهد.

به غیر حساب سه معنی دارد:

 

۱- آن چه را می‌دهد، به این حساب نبوده که در قبال حسناتی باشد که انجام داده‌ای.

۲- از آن چه داده، حساب نمی‌کشد.

۳- بی اندازه و بی حساب و زیاد می‌دهد.

 

گله و شکایت نکن

خدا در مورد روزی‌ای که به مۆمنین داده است، از آن‌ها حساب نمی‌کشد و سۆال نمی‌کند، بلکه از دلشان و محبتشان که امانت خدا نزد مۆمن است، سۆال می‌کند که به چه کسی سپرده‌اند.

حالا که خدا از روزی سۆال نمی‌کند، تو هم از او سۆال نکن، چون دستور دادن به صاحب‌خانه، عیب است. گله و شکایت هم نکن. اگر هم یک وقت از دهانت پرید، زود استغفار کن.

 

انفاق راه رهایی از فقر

قرآن فرمود: من قدر علیه رزقه فلینفق: هر کس روزی‌اش تنگ شد، پس باید از همان چیزی که دارد انفاق کند.

امیرالمۆمنین(ع) فرمودند: اذا املقتم فتاجروا الله بالصدقه: هنگامی که فقیر شدید، پس با صدقه دادن با خدا تجارت کنید، صدقه کلید رزق است.

 

 ما خودمان گم شده ایم

ما مثل بچه ای هستیم که پدرش دست او را گرفته است تا  به جایی ببرد و در طول مسیر از بازاری عبور می کنند.

بچه شیفته ویترین مغازه ها می شود و دست پدر را رها می کند و در بازار گم می شود. وقتی هم متوجه می شود که دیگر پدر را نمی بیند، گمان می کند پدرش گم شده است؛ در حالی که در واقع خودش گم شده است. انبیاء و اولیاء، پدران خلقند و دست خلائق را می گیرند تا آنها را به سلامت از بازار دنیا عبور دهند. غالب خلائق، شیفته متاع های دنیا شده اند. امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) هم گم و غائب نشده است؛ ما گم و محجوب گشته ایم.

ادامه مطلب

مشخصات فنی

مشخصات کتاب

  • نوع صحافی
    شومیز
  • قطع
    رقعی
  • تعداد صفحه
    160
  • نویسنده
    محمد لک علی آبادی
  • ناشر
    هنارس
  • موضوع
    اخلاقی تربیتی
  • تعداد جلد
    1
  • شابک
    978-600-8736-98-4
  • رده سنی
    بزرگسال
شما هم می‌توانید در مورد این کالا نظر بدهید.

برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

بازگشت به بالا