مدیریت زمان برای برخورداری از حداکثر سلامتی و بهرهوری شخصی حیاتی است. میزان کنترلی که بر زمان و زندگی خود دارید، شاخصی مهم از میزان آرامش درونی، هماهنگی و سلامت ذهنی شما است. احساس عدم توانایی در کنترل زمان منبع اصلی استرس، نگرانی و افسردگی است. هر چه بهتر رویدادهای مهم زندگی خود را سازماندهی و کنترل کنید، هر لحظه احساس بهتری خواهید داشت، انرژی بیشتری دارید، بهتر میخوابید و کارهای بیشتری انجام میدهید.
مزایای تبدیل شدن به یک مدیر زمان عالی بسیار زیاد است. آن همان کیفیت ظاهری قابل تشخیص افراد موفق در مقابل افراد ناموفق است. همه افراد موفق از زمان خود به خوبی استفاده میکنند. همه افراد ناموفق استفاده ضعیفی از زمان خود دارند. یکی از مهمترین قوانین موفقیت «ایجاد عادات خوب و تبدیل کردن آنها به ارباب شما است». در این کتاب میآموزید چگونه عادات خوبی ایجاد کنید و سپس اجازه دهید تا شما را شکل دهند.
به یاد داشته باشید که مدیریت زمان در واقع همان مدیریت زندگی است. مدیریت زمان خوب و بهرهوری شخصی با ارزش دادن به زندگی و به هر دقیقه آن آغاز میشود. باید به خودتان بگویید «زندگیم ارزشمند و مهم است و برای هر دقیقه و ساعت آن ارزش قائلم. میخواهم از این ساعتها به خوبی استفاده کنم تا در زمانی که در اختیار دارم، بیشترین موفقیت را کسب کنم». خبر خوب اینکه مدیریت زمان یک مهارت مدیریتی است و مهارتهای مدیریتی قابل یادگیری هستند. مدیریت زمان مثل راندن یک دوچرخه، تایپ با صفحه کلید یا ورزش کردن است و از مجموعه روشها، استراتژیها و تکنیکها تشکیل شده است. مجموعهای از مهارتها است که میتوانید بیاموزید، تمرین کنید و با اراده و تکرار در آنها استاد شوید.
در بخشی از کتاب مدیریت زمان میخوانیم:
بعضی از بهرهورترین افرادی که میشناسم، پاسخ خودکاری برای ایمیلهایشان تنظیم کردهاند. متن آن چیزی شبیه این است «من به خاطر مشغله زیاد فقط روزی دو بار به ایمیلهایم پاسخ میدهم. اگر ایمیلی برای من فرستادهاید، سعی میکنم هر چه زودتر به شما پاسخ دهم. اگر کارتان فوری است، با فلان شماره تماس بگیرید و با فلان شخص صحبت کنید».
روزنامهنگار پرمشغلهای داستانی از سفر دو هفتهای خود به اروپا تعریف کرد. در همه آن مدت به ایمیلش دسترسی نداشت. وقتی به کشورش بازگشت، بیش از 700 ایمیل در انتظارش بود. میدانست که پاسخگویی به آنها ساعات متمادی و چندین روز طول خواهد کشید. پس نفس عمیقی کشید و دکمه «پاک کردن همه» را فشار داد.
نگرشش ساده بود. او گفت «من از اینکه برده کسانی باشم که برایم ایمیل میفرستند و انتظار پاسخ فوری دارند، اجتناب میکنم. در عوض، اگر یکی از این ایمیلها مهم باشد، هر کسی آن را فرستاده، دوباره خواهد فرستاد».
او حق داشت. 90 درصد ایمیلهایی که پاک کرده بود، هرگز دوباره ارسال نشدند و ایمیلهای مهمی که پاک کرده بود، ظرف چند روز دوباره ارسال شدند.
تصمیم بگیرید که اجازه ندهید تا ایمیل کنترل زندگیتان را در دست بگیرد. در عوض خود را موظف کنید تا از ایمیل به عنوان ابزار کسبوکار استفاده کنید. پاسخهای سریع و مستقیم بدهید. ایمیلها را روزی 2 بار یا کمتر چک کنید. حتی بهتر است در تعطیلات آخر هفته ایمیل را خاموش کرده و زمان بیشتری را با خانواده و دوستان بگذرانید یا به کارهای شخصی بپردازید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.