من پیش از تو کتاب «من پیش از تو» نوشته‌ی «جوجو مویز» و ترجمه‌ی «امیر مسیب نژاد» است که انتشارات هنارس آن‌ را منتشر کرده است. کتابی که پیش رو دارید، یک رمان عاشقانه در سبکی متفاوت است. عشقی ورای عشق‌های زمینی و داستانی که اگرچه عشق موضوع اصلی آن است؛ اما عاشقانه نیست. این اثر داستان زندگی مرد جوان و ماجراجویی است که با علاقه‌ی فراوان، ورزش‌های خطرناکی انجام می‌دهد و در یک حادثه تمام زندگی‌اش دچار تغییر می‌شود. من پیش از تو با عنوان اصلی Me before you اثری از جوجو مویز نویسنده و روزنامه‌نگاری انگلیسی است که از سال ۲۰۰۲ به نوشتن رمان‌های عاشقانه مشغول است. این کتاب او در سال ۲۰۱۲ منتشر شده است که می توان آن را محبوب‌ترین کتاب جوجو مویز در ایران نامید. کتابی که برای اولین بار از سوی انتشارات آموت در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفت. این کتاب به مدت ۱۲ هفته از جمله کتاب‌های پر فروش نیویورک تایمز بود. جوجو مویز که متولد ۱۹۶۹ است تابه‌ حال توانسته دو بار جایزه‌ انجمن رمان‌‌نویسان رمانتیک را دریافت کند

فروشنده هنارس
  • رده سنی بزرگسال
  • شابک 978-622-6179-43-0
  • موضوع ادبیات
  • ناشر هنارس
  • مترجم امیر مسیب نژاد
  • نویسنده جوجو مویز
  • تعداد صفحه 552
  • قطع رقعی
  • نوع صحافی جلد سخت

محصولات مشابه

در حال بارگذاری ...

نقد و بررسی اجمالی

لوییزا کلارک ۲۶ ساله با خانواده‌اش زندگی می‌کند. او جاه طلب نیست و صلاحیت‌های کمی دارد و مدام از خواهر کوچکترش، ترینا، کم می‌آورد. لوییزا که در تأمین خانواده کمک می‌کند، شغلش را در یک کافه محلی از دست می‌دهد. بعد از چندین تلاش بی‌نتیجه، بالاخره یک موقعیت استخدامی خاص گیر می‌آورد: کمک برای مراقبت از ویل ترینر، یک مرد جوان موفق و ثروتمند که دو سال پیش در اثر سانحه موتورسیکلت فلج شده‌است. مادر ویل، کامیلا، لوییزای بی‌تجربه را استخدام می‌کند تا به زندگی ویل طراوت ببخشد. در این بین لوییزا با ناتان (پرستار مسائل پزشکی ویل) و استیون، پدر ویل، نیز ملاقات می‌کند.

 

در ابتدا بخاطر اوقات تلخی و رنجش ویل، رابطه او و لوییزا سخت است. وقتی دوست دختر سابقش، آلیشا با بهترین دوستش، روپرت ازدواج می‌کند اوضاع بدتر می‌شود. کم‌کم با مراقبت‌های لوییزا، ویل روشن فکرتر می‌شود. لوییزا متوجه مچ‌های زخمی ویل می‌شود و بعداً می‌فهمد وقتی کامیلا درخواست او مبنی بر مرگ آسان از طریق دیگنیتاس را رد کرده، اقدام به خودکشی کرده‌است. بعد از این ماجرا قرار شده ویل ۶ ماه زندگی کند و بعد درباره مرگ آسان تصمیم بگیرند.

لوییزا همراه با ترینا تصمیم می‌گیرد کاری کند این فکر از سر ویل خارج شود. طی چند هفته بعد، ویل آرام‌تر می‌شود و اجازه می‌دهد لوییزا صورت و موهایش را اصلاح کند. آن‌ها مدام باهم بیرون می‌روند و به هم نزدیک می‌شوند.

درنهایت بخاطر این رابطه، پاتریک، دوست پسر لوییزا، همه چیز را تمام می‌کند. در همین زمان، پدر لوییزا شغلش را از دست می‌دهد و مسائل مالی بیشتر پیش می‌آید. خوشبختانه آقای ترینر به آقای کلارک یک موقعیت شغلی اعطا می‌کند(نگهبان قلعه). لوییزا همراه با ویل به عروسی آلیشا و روپرت رفته و باهم می‌رقصند.

قرار می‌شود این دو باهم به تعطیلات بروند اما پیش از آن، ویل دچار ذات الریه مرگباری می‌شود. بنابراین برنامه‌ها عوض شده و باهم به جزیره موریس می‌روند. شب قبل از برگشت به خانه، لوییزا عشقش را به ویل اظهار می‌کند اما ویل می‌گوید با اینکه اوقات خاصی را باهم داشتند، اما نمی‌تواند زندگی در ویلچر را تحمل کند.

شب پرواز ویل به سوییس برای پایان دادن به زندگیش، لوییزا برای آخرین بار با او ملاقات می‌کند. آن‌ها قبول دارند که ۶ ماه اخیر بهترین اوقات زندگیشان بوده‌است. ویل اندکی بعد در کلینیک می‌میرد و طبق وصیت ثروت زیادی را برای لوییزا به جای می‌گذارد. با این پول او می‌تواند تحصیلاتش را ادامه دهد و بطور کامل زندگی را تجربه کند. رمان اینطور پایان می‌یابد که لوییزا در کافه‌ای در پاریس است و آخرین نامه ویل را می‌خواند.

بحث‌های زیادی پیرامون این رمان که به چاپ‌های بالا رسیده است وجود دارد. بحث‌هایی که عمده آن درباره خوب و یا زرد بودن این کتاب است. طرفداران، من پیش از تو را یک عاشقانه خوب می‌دانند که احساسات را به شدت درگیر می‌کند و درنهایت باعث غافلگیری شما می‌شود. و در مقابل افرادی هم هستند که این کتاب را یک رمان کم عمق با محتوایی زرد می‌دانند. مخالفان داستان این رمان به شدت کلیشه‌ای می‌دانند.

به عنوان یک مخاطب، تحت تاثیر این بحث و جدل‌ها در حالی که تا به حال بیشتر از چند رمان عاشقانه نخوانده بودم، تصمیم گرفتم این کتاب را مطالعه کنم تا بهتر بتوانم درباره آن صحبت کنم. به اعتقاد من، برای صحبت کردن در مورد یک کتاب، هر کتابی که باشد، ابتدا باید آن را خواند. و بعد از خواندن من پیش از تو اولین چیزی که درباره آن به ذهنم آمد داستان عامه‌پسند آن بود. ماجرای کتاب بین یک دختر و پسر است. پسری از قشر بالای جامعه و دختری از طبقه پایین. خود این موضوع، یعنی انتخاب افراد از دو قطب جامعه، کاملا گویای عامه‌پسند بودن آن است، اما آیا عامه‌پسند بودن یک کتاب آن را زرد می‌کند؟

این رمان ساده و خوش‌خوان است . روایت خطی دارد. شما فقط با دو شخصیت اصلی طرف هستید و در هنگام مطالعه از خواندن آن خسته نمی‌شوید. از دیالوگ‌ها و توصیف‌های کتاب لذت می‌برید و ممکن است ساعت‌ها مشغول خواندن آن شوید. اما دقت داشته باشید که شما نباید از این رمان انتظار معجزه داشته باشید. همان‌طور که اشاره شد، این رمان عامه‌پسند است و اگر شما طرفدار ادبیات فاخر هستید و به دنبال شاهکارهای جهانی، قطعا من پیش از تو شما را ناامید می‌کند.

اما یک موضوع درباره کتاب که به شدت من را نامید کرد این بود که اتفاقات کتاب به راحتی قابل‌پیش‌بینی بودند. وقتی کتاب را تا صفحه ۱۰۰ خواندم تصمیم گرفتم که یک پیش‌بینی از ماجراهای کتاب داشته باشم. حدس و گمان‌های خود را یادداشت کردم و باید بگم ۹۰ درصد از اتفاقات را به درستی حدس زده بودم اما در مورد آخر داستان کاملا اشتباه فکر می‌کردم. شاید هنر نویسنده هم در همین جا باشد. جایی که خواننده را غافلگیر کند. چیزی که شاید هرگز فکرش را هم نمی‌کردید.

نکته نهایی که می‌خواهم به آن اشاره کنم، این است که جوجو مویز به خوبی می‌داند که چطور یک کتاب پرفروش بنویسد. حتی می‌توانم بگویم او در این زمینه استاد است. شاید مخاطبان بسیار کمی پیدا شوند که بتوانند ویل را درک کنند و با او همزادپنداری کنند. فردی که هیچ‌گونه مشکل مالی ندارد و در زندگی هر چیزی را که دلش می‌خواسته به دست آورده است شخصیت آسانی برای درک کردن نیست. اما در مقابل حجم گسترده‌ای از مخاطبان وجود دارند که شبیه لو هستند. شبیه قهرمان مثال‌زدنی داستان، کسی که شرافتمندانه به دنبال کار است تا لقمه‌ای نان به دست آورد. چنین آدمی حتی اگر پرستار یک فرد پولدار شود، از او کینه‌ای به دل نمی‌گیرد و یا از خود سوال نمی‌پرسد چرا او همه‌چیز دارد و من هیچ‌چیز ندارم. بزرگی چنین آدمی فراتر از آن است که حتی به فکر سوءاستفاده از منابع این خانواده ثروتمند باشد. این آدم بازهم با شرافتمندی تمام به او خدمت می‌کند و حتی حاضر است خودش را فدای او کند. و مخاطب می‌بیند که در نهایت چه اتفاقی می‌افتد (برای جلوگیری از افشای اتفاقات اصلی کتاب از ذکر آن خودداری می‌کنیم.) ماجراهای کتاب و تاثیری که این دو شخصیت روی هم می‌گذارند نیز احساساتی از همین دست را تحت تاثیر قرار می‌دهد و باعث پرفروش شدن آن می‌شود. اما بازهم یک نکته وجود دارد، آیا پرفروش بودن یک رمان دلیل کم‌ارزش بودن یا زرد بودن آن کتاب است؟

 

ادامه مطلب

مشخصات فنی

مشخصات کتاب

  • نوع صحافی
    جلد سخت
  • قطع
    رقعی
  • تعداد صفحه
    552
  • نویسنده
    جوجو مویز
  • مترجم
    امیر مسیب نژاد
  • ناشر
    هنارس
  • موضوع
    ادبیات
  • شابک
    978-622-6179-43-0
  • رده سنی
    بزرگسال
شما هم می‌توانید در مورد این کالا نظر بدهید.

برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

بازگشت به بالا