این کتاب در ادامه رمان پرفروش «من پیش از تو» توسط جوجو مویز نوشته شده و به همان اندازه مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «لوسیا کلارک، دختر پرستاری که درِ دنیای بزرگتری به رویش گشوده شده است، میرود تا زندگی را از سر بگیرد و آهنگی دیگر از بودنِ خویش بنوازد. لوسیا که اینک تحول عظیمی در او رخ داده است، با تجربه جدیدی رو به رو میشود و شرایط به گونهای رقم میخورد که یک بار دیگر در آزمون زندگی شرکت میکند و بر سر دوراهی میایستد. در نهایت مجبور میشود انتخابش را بکند و شاید این بزرگترین تصمیم زندگیاش باشد که ... جوجو مویز، روزنامهنگار و نویسنده انگلیسی متولد 1969 لندن، فارغالتحصیل دانشگاه لندن و یکی از معدود نویسندگانی است که دو بار موفق شده جایزه داستان بلند رمانتیک سال را از انجمن رمان نویسان رمانتیک دریافت کند. وی که حدود ده سال برای روزنامه ایندیپندنت مقاله نوشته، سالهاست که فقط به نوشتن می پردازد. رمان «من پیش از تو» به قلم جوجو مویز در صدر پرفروشهای نیویورک تایمز قرار دارد و اقتباس فیلم سینمایی آن با نقشآفرینی دو بازیگر سرشناس انگلیسی، امیلیا کلارک و سام کلافین ساخته شده است.»
در واقع، لوییزا کلارک، دیگر آن دختر ساده و معمولی گذشته نیست. او پس از گذراندن شش ماه تأثیرگذار در کنار ویل ترینور، حالا بدون او با مشکلات روحی و عاطفی زیادی دست و پنجه نرم می کند. زمانی که اتفاقی غیرعادی لوییزا را مجبور به بازگشت به خانه و زندگی در کنار خانواده می کند، او احساس می کند که انگار به خانه ی اول بازگشته است و همه چیز را باید از اول بسازد. لوییزا با اعضای یک گروه درمانی و حمایتی آشنا شده و با آن ها وقت می گذراند. او از طریق این گروه، با مردی قوی و همه فن حریف به نام سم فیلدینگ آشنا می شود که ممکن است تنها مردی باشد که لوییزا را به طور کامل درک می کند. اما حضور یکی از آشنایان قدیمی ویل، تمام نقشه های او را به می ریزد و لوییزا را به سوی آینده ای کاملا متفاوت سوق می دهد. زندگی پس از ویل ترینور برای لوییزا کلارک به معنی آموختن دوباره ی عاشقی، علیرغم تمامی خطرها و پیشامدها است.
کتاب پس از تو (After you) هم با یک حادثه شروع می شود. حادثه ای که داستان کتاب بر آن سوار است. پس از تو به هجده ماه پس از مرگ ویل برمیگردد. با لوئیزا در وضعیتی روبرو میشوید که او از طرفی با غم از دست دادن ویل و از طرف دیگر با عذاب وجدان ناشی از کمک به او برای پایان دادن به حیاتش دست و پنجه نرم میکند. روحیه و زندگی او بسیار آشفته و پریشان است. لوئیزا دچار افسردگی شده حال آنکه ماهها قبل به ویل قول داده بود که تمام تلاش خود را بکند تا زندگی هیجانانگیز و شیرینی را تجربه کند. اما حالا هیچ فعالیت خاصی انجام نمیدهد. لوئیزا بعد از مرگ ویل اکنون به لندن آمده و در آپارتمانی زندگی می کند که با پول ویل خریده است. لوئیزا در کافه فرودگاه مشغول به کار است، مدام درگیر خاطرات ویل است و در ذهنش با او گفتوگو میکند. داستان به همین صورت پیش می رود تا اینکه اتفاق عجیبی در زندگی لوئیزا رخ می دهد. اتفاقی که زندگی او را به حاشیه می برد...
مسئلهای که جوجو مویز (Jojo Moyes) در کتاب پس از تو بر آن تمرکز دارد نیز توانایی انسان در بازسازی زندگی خود پس از اتفاقات غمانگیز و از دست دادنهاست. در این کتاب میخوانیم که لوئیزا چگونه بر اندوهی که زندگیاش را احاطه کرده فائق میآید. در این کتاب نیز همچنین اتفاقات شگفتانگیز زیادی میافتد و شخصیتهای قدیمی در فضاهای جدیدی با هم روبرو میشوند.
این موضوع قابل ذکر است که مویز از قبل قصد نوشتن ادامهای برای من پیش از تو را نداشته است اما او ایمیلهایی از سراسر دنیا در مورد سرگذشت لو و سایرین پس از اتفاقات من پیش از تو دریافت کرده است و همچنین مرور دوباره شخصیتها هنگام نوشتن فیلمنامهی من پیش از تو؛ او را واداشت که داستان زندگی این شخصیتها را در کتابی دیگر ادامه دهد.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.