شخصیت اصلی داستان، « جودی آبوت » دختر سرزنده و باهوشی است که در یک پرورشگاه بزرگ می شود اما با پشتیبانی مالیِ حامیِ ناشناس خود می تواند به مدرسه خصوصی راه یابد.
جودی که حامی خود را نمی شناسد و فقط در یک نگاه از پشت سر دیده است، او را « بابا لنگ دراز » می نامد و اغلب درباره زندگی و فعالیت هایش به او نامه می نویسد (رمان در قالب همین نامه ها روایت می شود).
جودی در مدرسه به سختی تلاش می کند تا فاصله فرهنگی خود با جامعه پیرامونش را که ناشی از بزرگ شدن در انزوای پرورشگاه است، جبران کند. در پایان، «بابا لنگ دراز» خود را معرفی می کند.
در این کتاب نکات آموزنده و ریزی که در داستان به چشم میخورد؛ بیان سختیهای زندگی کودکان بیسرپرست، از خود بیخودشدن خانوادههای ثروتمند و قشر پولدار جامعه که جز تفخر و تجمل به چیز دیگری فکر نمیکنند؛جملههای الهامبخش و انگیزشی که در بعضی از نامهها به چشم میخورد؛ علاوه بر مفیدبودن برای بابا لنگ دراز و بیان دلسوزی و عاقلبودن و ذکر توانایی نویسندگی جودی، برای خواننده هم مفید و مورد استفاده بود.بیان خودخواهیهای عاشقانهای که به زیبایی و به جا در داستان ذکر شده بود؛ بینهایت داستان را زیبا میکرد و این اثر را جز دوستداشتنیترین و به یادماندنیترین کتابهای خوانده شده، کرد.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.