نگین عرفان کتاب «نگین عرفان» از مجموعه کتاب¬های «حلقه ی عشاق» توسط واحد پژوهش انتشارات هنارس تولید و انتشارات هنارس آن را منتشر کرده است. مجموعه کتاب¬ها ی «حلقه عشاق» به ارائه ی بخشهایی از زندگینامه، کرامات،توصیه ها، سیره عملی، نامه ها و اشعار بزرگان و علمای اسلام می پردازد. کتاب «نگین عرفان» دومین کتاب از این مجموعه نفیس است که به شرح حال عالم عارف، حضرت آیت الله محمدتقی بهجت (ره) پرداخته است. شاید مجموعه های زیادی در این زمینه کار کرده باشند و کتاب های بیشماری را در مورد علما بخوانید، اما دقت و نگاه ریزبینانه مولفین این کتاب، ظرائفی تازه و نگاهی نو را به شما منتقل خواهد کرد

فروشنده هنارس
  • رده سنی بزرگسال
  • شابک 978-964-7836-87-7
  • تعداد جلد 1
  • موضوع اخلاقی تربیتی
  • ناشر هنارس
  • نویسنده واحد پژوهش انتشارات هنارس
  • تعداد صفحه 206
  • قطع رقعی
  • نوع صحافی شومیز

محصولات مشابه

در حال بارگذاری ...

نقد و بررسی اجمالی

کتاب «نگین عرفان» دارای فصل­ها و بخش­های زیر است:

زندگی­نامه

اساتید

سیره عملی

آیت الله بهجت در کلام علما و اولیای الهی

حکایت آموزنده

کرامت ها

حقانیت شیعه

نگاه و نظرات سیاسی

کلمات قصار

دستورالعمل های عرفانی

پرسش و پاسخ

بخش­هایی از این کتاب را می­خوانیم:

حکیم متاله مرحوم علامه جعفری قدس سره می فرمودند: هنگامی که نزد آقا شیخ مرتضی طالقانی اسفار می خواندم. در آن سالی که فوت کرد، دو روز به ماه محرم (که درسهای حوزه در دهه اول آن تحصیل، و روحانیان به تبلیغ معارف و اقامه عزای سیدالشهداء علیه السلام به نقاط گوناگون مسافرت می کنند) مانده بود که برای درس خدمت ایشان رسیدم. ایشان فرمودند: بلند شوید بروید آقا! برای چه آمده اید آقا! 
گفتم: برای درس آمده ام. 
فرمود: درس تمام شد آقا! 
من گمان کردم آن بزرگوار فکر کرده ماه محرم فرا رسیده است که می فرمایند درس تمام شد، لذا عرض کردم: حوزه های درس هنوز برقرار است و دو روز به محرم مانده است. 
آقا شیخ مرتضی فرمودند: می دانم آقا! من مسافرم، من مسافرم! خر طالقان رفته پالانش باقی مانده، روح رفته جسدش مانده ؛ لا اله الا الله و در همان حال اشک از چشمانش فرو ریخت. 
در آن حال من فهمیدم که ایشان با این جملات خبر ارتحال خود را می دهد، در حالی که حال روحی و جسمی اش هیچ مشکلی نداشت و سالم بود. لذا به ایشان عرض کردم برایم سخنی بفرمایید.
ایشان فرمودند: آفرین آقا جان! جان حالا متوجه شدید، حالا متوجه شدید 
بعد این شعر را خواندند: 
تا رسد دستت به خود، شو کارگر - چون فتی از کار، خواهی زد به سر
و باز لا اله الا الله سرداد و چهره اش را نورانیتی عجیب فرا گرفته بود. 
درست بعد از گذشت دو روز از آن واقعه، خبر رحلت آن جناب را در مدرسه سید محمد کاظم یزدی آوردند.
آری، سراسر زندگی و نحوه برخورد و سخن گفتن عارفان برجسته و انسانهای از هوی گسسته و به حق پیوسته، آکنده از نکته های انسان ساز و درهای معرفت است که از آفاق وجودی آنان سرچشمه می گیرد. 
می بینید که این عارف بزرگ در سفارش نخست چه تواضعی از خود نشان می دهد و جسم و روح خویش را به چه چیزی تشبیه می کند. 
حجاب چهره جان می شود غبار تنم - خوشا دمی که از این چهره، پرده برفکنم 
چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانی است - روم به گلشن رضوان، که مرغ آن چمنم 
سفارش دوم نیز سخنی سخت هشدار دهنده و چونان آیه شریفه زیر دستور موکد به استقامت در سیرو سلوک الی الله است. 
خداوند سبحان خطاب به رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: 
(فاستقم کما امرت و من تاب معک.)
- پس چنان که به تو دستور داده شده پایداری کن، و نیز هر کس که با تو به سوی خداوند روی آورده است (چنین کند)
نیز بر زبان راندن کلمه شریفه توحید در هر دو توصیه و سردادن لا اله الا الله پرده از راز درونی و زندگانی واقعی و حیات معنوی این خدا آشنای وارسته دارد که تمام وجود او را توحید و ارتباط با حضرت حق فراگرفته و همچنین عمل به فرمایش رسول اکرم صلی الله علیه و آله است که بر اساس روایتی فرمودند: 
من کان آخر کلامه لا اله الا الله، دخل الجنة.
- هر کس لا اله الا الله، آخرین سخنش باشد، وارد بهشت می گردد.

ادامه مطلب

مشخصات فنی

مشخصات کتاب

  • نوع صحافی
    شومیز
  • قطع
    رقعی
  • تعداد صفحه
    206
  • نویسنده
    واحد پژوهش انتشارات هنارس
  • ناشر
    هنارس
  • موضوع
    اخلاقی تربیتی
  • تعداد جلد
    1
  • شابک
    978-964-7836-87-7
  • رده سنی
    بزرگسال
شما هم می‌توانید در مورد این کالا نظر بدهید.

برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

بازگشت به بالا